داستان قسمت 59 سریال ترکی دختر سفیر

داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی دختر سفیر به صورت خلاصه

در این پست از وبسایت می خواهیم در مورد قسمت 59 سریال ترکی دختر سفیر صحبت کنیم. با مجله اسکاپ همراه باشید

خالصه به گلسیه هشدار می دهد که مراقب حرف زدنش باشد و دستور می دهد که گاوروک را صدا کند. سپس خالصه به منکشه می گوید: همه پررو شده اند! ببین من هم چه میکنم

اول از گاوروک شروع میکنم. میت نمیدهیم که دخترمون با خدمتکار ازدواج کنه این برای ما بی ابروییه ولی من از این استفاده میکنم و با یه تیر دو نشون میزنم. هم دخترمو در امنیت نگه میدارم هم کاری میکنم که اون روستایی های احمق برای عرض ادب دم در صف بکشن.

زهرا به اسطبل میرود و سوئیچ را میگیرد

و گریه کنان میگوید من احمق بودم که به اون مرد اعتماد کردم برای اولین بار یکی مثل خودم پسدا کرده بودم و خوشحال بودم.

گاوروک از حرف او ناراحت میشود و بعد از رفتن او میگوید من که مهم نیستم او دنبال یکی مثل خودشه.سپس گاوروک پیش خالصه میرود و خالصه با غرور میگوید ما به تو جا و مکان دادیم ولی تو به ما خسانت کردی و به دختر ما نظر بد داری حدت رو نمیدونی.

گاورک میگوید من نمیتونم به قلبم حالی کنم چون این عشقه وگرنه حد خودم رو میدونم از من به دختر شما ضرری نمیرسه این عشق با من به گور خواهد رفت.

و به خالصه التماس میکند که به سنجر چیزی نگوید چون ممکن است این حرف باعث ناراحتی او شود.

اما خالصه جواب میدهد در اولین فرصت به او خواهم گفت

نجرت کنار خانه ناره منتظر است تا از انها آتو بگیرد.

گریان بودن ناره در قسمت ۵۹ دختر سفیر

ناره که از پیش سنجر خسته و گریان از راه رسیده داخل خانه میشود و گیدیز از چشمان سرخ او میفهمد که حالش خوب نیست.

اورا به حیاط میبرد تا کمی باهم صحبت کنند.

ناره گریه میکند و میگوید من رویای این روزهارو سالها باخودم همراه داشتم ولی حالا برام مثل کابوس شده. من هرگز سنجر رو نمیبخشم ولی ما یه دختر داریم و باید بخاطر اون باهم کنار بیایم مشکل من اینه که سنجر خودشو نمیبخشه و تصمیم به کشتن اکین داره اگه اون طوریش بشه من نمیتونم زندگی کنم .میتونم دور از اون باشم ولی بدون اون نمیتونم زندگی کنم. و بعد گریه میکند.

گیدیز اورا بغل میکند و میگوید ماهر کاری میکنیم تا سنجرو نجات بدیم نگران نباش.

نجرت که فرصت را مناسب دیده از ان دو عکس میگیرد و به خواهرش پیغام میدهد که طلاهارا بیاورد و عکس هارا تحویل بگیر .

بنفشه از خوشحالی سر از پا نمیشناسد. افراد سنجر راننده گونچلبی را دستگیر کرده اند و تمام هتل ها مسافر خانه ها و اسکله و فرودگاه را زیر نظر دارند ولی خبری از اکین نیست.

گرسنه بودن اکین در قسمت 59 سریال دختر سفیر

موگه هم تحت نظر است.موگه به ساختمان پشتی به دیدن اکین میرود و سینی غذا رابه او نشان میدهد.

اکین که سخت گرسنه است التماس میکند اما موگه توجه ای به او نمیکند.

سنجر به امارتشان میرسد اما پای رفتن به خانه را ندارد .

از این به بعد زندگی بدون ناره و ملک برای او سخت تر خواهد بود .

ینفشه دررا برای او باز میکند و میگوید شبو پیش ناره گذروندی خبر دارم. سنجر میگوید منو ناره ارتباطی باهم نداریم.

بنفشه میگوید فقط کمی صبر کن دردهایی که به من دادی خودت هم به زودی تجربه خواهی کرد. خالصه بادیدن پسرش میگوید تو هنوز منو نبخشیدی حتی مردم روستا هم به من به محلی میکنند.

ادامه مطلب

تعداد قسمت های سریال پناه آخر (چند قسمته)

داستان و بازیگران سریال پناه آخر +عکس ها

سریال دیدنی موچین به زودی

سریال دیدنی قبله عالم به زودی

اکران به زودی فیلم سینمای جالب همچنان که میمردم

دانلود سریال کرگدن قسمت 9 نهم نه

فیلم لحظه حمله به خودروی حامل سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس

میگوید ,دختر ,ناره ,سنجر ,خالصه ,میکند ,دختر سفیر ,ترکی دختر ,میگوید من ,داستان قسمت ,من به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فریور باقرزاده - برنامه ریزی توریسم حدیث نفس تکتا موزیک - دانلود آهنگ جدید ری مووی مطالب اینترنتی بصیرت cdldownload مطالب اینترنتی غرور آکادمی تیزهوشان ممی پور